۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

سوره نساء -5

يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لا يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا

از مردم پنهان می کنند ولي از خدا پنهان نمی کنند(شرم نمی دارند) و حال آنكه او(خدا) با آنهاست هنگامي كه شبانگاه به سخناني که به خلاف رضای اوست می پردازند و خدا به هرچه كنند محیط (آگاه) است .

این آیه به مربوط به خائنانی است که پیوسته کارشان خیانت و گناه است. آنها اعمال زشت خود، حرف هایی ناپسندی را که می زنند و خدا از آنها راضی نیست، از مردم مخفی می کنند در حالی که خدا در همه ی لحظات ارتکاب گناه با آنان است... در همه ی لحظاتی که در جمع خود سخن به گناه می رانند ، نقشه ی توطئه می کشند، بدی مومنی را می گویند یا آبروی کسی را نزد کسی می برند، خداوند شاهد و ناظر است !

در ادامه، به رسم لطف خداوندی، راه بازگشت را نشان داده و درگاه خود را تنها مامن نجات گنه کاران از عقوبت می داند:

وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا

و هر كه عمل زشتي از او سر زند يا به خويشتن ستم كند سپس از خدا طلب آمرزش و عفو نمايد خدا را بخشنده و مهربان خواهد يافت .

البته در آیات بعدی خاطر نشان می کند که اگر کسی خطا یا گناهی کند و آن را به بی گناهی نسبت دهد، زیر بار بهتان و گناه آشکاری رفته است :

وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا

و هركس خطا يا گناهي از او سرزند و تهمت به بي گناهي بندد مرتكب بهتان و گناه بزرگ و آشكاري شده است .

کمی جلوتر خواهیم داشت :

لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا

در بسياري از سخنان درگوشي آنها خيري نيست، مگر كسي كه به صدقه يا كار نيك يا اصلاح ميان مردم امر كند و هر كه براي كسب رضاي خدا چنين كند او را پاداش بزرگي خواهيم داد .

مخالفان در جلسات سری خود بر ضد اسلام و پیامبر توطئه می کردند. خداوند می فرماید که در اکثر نجواهای آنان خیری نیست زیرا صحبت کردن در امور مردم که سر از غیبت و بدگویی و قیل و قال در آورد کار عبثی است و با وزر و وبال همراه است ! خداوند در آیات قبل نیز همان طور که دیدیم فرموده بود : در جلسات خود چیزی می گویند که خدا به آن راضی نیست ! مگر آنکه این جلسات و سخنانی که دور هم می گویند برای عمل صالحی باشد. مثلا برای توصیه به صدقه و کمک به دیگران و کار نیک یا اصلاح مردم !

چند آیه جلوتر به آیه ای برخوردم که بخشی از آن بسیار منو تحت تاثیر خودش قرار داد ! لحظه ای رو توصیف کرد که دیگه به جایی می رسیم که خدا آدم رو به حال خودش رها می کنه ! و این آیه از این قراره :

وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا

و هر كه پس از روشن شدن راه هدايت ، با پيامبر ستيزه كند و راهي غير از راه مومنان پيش گيرد وي را به همان سو كه رو كرده بر گردانيم و به دوزخش كشانيم كه بد سر انجامي است .

مطلبی که از این آیه برمی آید این است که خداوند هرکسی را به چیزی که به آن اعتماد کرده و ولایت آن را قبول کرده است و خدا را به خاطر آن در حاشیه قرار داده است، به همان وا می گذارد ! یکی به مال خود تکیه کرده یکی به مال دیگری ، یکی به هنر علم و خود و یکی به آشنایان ، بنابراین خدا او را به همان که به او تکیه کرده وا می گذارد و حمایت خود را از او بر می دارد !

اگر بعد از اینکه راه هدایت را شناختیم ، پشتیبان حقیقی را شناختیم و راه را از چاه تمییز دادیم ، راهی جز راه حق و پیروی از دستورات فرستاده ی او را در پیش گیریم، خداوند ما را به همان کس یا چیز که بدو تکیه ی اطمینان زده ایم، رها خواهد کرد تا به آنچه روی آورده ایم نزدیک و نزدیک تر شویم !

هیچ نظری موجود نیست: